کتاب «روایت محمد-سان، روایت دکتر محمدرضا سرکار آرانی از مسئله توسعه در ایران» که توسط انتشارات کتاب شرق منتشر شده است، چهارمین کتاب از مجموعه کتابهای گفتوگوهای توسعه است که در مؤسسه پویش فکری توسعه تدوین میشود. پیش از این محمود سریعالقلم، مقصود فراستخواه و بایزید مردوخی پژوهشگران توسعه، دیدگاههای خود را از مسئله توسعه در ایران در این مجموعه گردآوری کردهاند. در حال حاضر چهار روایت دیگر از این مجموعه گفتوگوها زیر چاپ است و حدود هفت مجموعه روایت هم در حال نهاییسازی و آمادهسازی است. در مجموع مؤسسه پویش فکری توسعه، فهرست ۳۰ اندیشمند برتر حوزه توسعه در ایران را آماده کرده و در حال گردآوری دیدگاههای آنهاست. در این میان کتاب «روایت محمد-سان، روایت دکتر محمدرضا سرکار آرانی از مسئله توسعه در ایران» توسط انتشارات «شرق» به چاپ رسیده است.
در مراسم رونمایی این کتاب که عصر سهشنبه گذشته در شهر کتاب مرکزی برگزار شد، شماری از اندیشمندان به طرح دیدگاههای خود درباره این کتاب پرداختند.
به گزارش شرق: محمود مهرمحمدی، استاد بازنشسته دانشگاه تربیت مدرس دیگر سخنران این نشست بود. او در این نشست گفت: «دوست دارم نکته نخستم را با خواندن یک پاراگراف از خود کتاب (صفحه ۱۳۸) آغاز کنم که آقای دکتر آرانی میگویند که برداشت ایشان از توسعه چیست؟ ذیل عنوانی که آقای قربانی انتخاب کردند تحت عنوان «از سیمرغ تا سیمرغ»، دکتر آرانی میگویند که توسعه «پروژه» نیست بلکه «پروسه» است زیرا پروژه را میشود جمع کرد ولی پروسهها جمعکردنی نیستند به ویژه که پروسهها به آرامش و استمرار و حوصله زیادی نیاز دارند تا ساخته شوند».
او ادامه میدهد: «بنیاد اندیشه دکتر آرانی بر نوسازی تربیت است و درواقع این است که ما جریان تربیت و مدرسه را بایستی که از سنتها نجات دهیم. گفتمان سنتی چنان بر مدرسه غلبه پیدا کرده که آن اندیشه مدرن یا ایده مدرنی که به نام مدرسه از آن نام میبریم را مغلوب کرده است و البته اینجا آن را به روایت مادران ربط میدهند. از ابتکارات مفهومی آقای دکتر آرانی در پردازش خودش از توسعهنایافتگی، بحث روایت مادران است که این روایت مادران حامل سنتهاست و این سنتها در ذهن و ضمیر بچهها کاشته میشود، بر جان آنها مینشیند و در واقع با ورود آنها به مدرسه سبب میشود گفتمان مدرن مدرسه مغلوب گفتمان سنتی مادرانه بشود یا حالا به هر حال گفتمان سنتی که شاید فرهنگ خانواده است؛ گفتمان سنت است».
شنیدن سخنرانی دکتر مهرمحمدی در این جلسه:
آقای دکتر گرامی! شما صاحب نظرید، مدتی سرپرست دانشگاه فرهنگیان بودید، مسئول سند تحول بودید و با وجود تمام تجربیاتی که دارید و احترامی که برایتان قائل هستم. یک پرسشی از شما دارم و بنده دیگر رفع زحمت خواهم کرد و دیدگاه نخواهم فرستاد. به عنوان مسئول و به نمایندگی از نگارندگان سند امید دارم پاسخگو باشید.
ببینید از فرایندها می پرسم. در سند تحول اشاره شده که مدرسه یا مربی باید ارزش ها یا مهارت هایی را در متربی درونی کند. پرسشم این هست که ما باید به عنوان مربی درونی سازی کنیم یا شرایط فراهم کنیم که درونی بشود؟ چون بر اساس آموزه های دینی در متربی فطرت پاکی وجود دارد، حال ما در اینجا بیاییم حیات طیبه خود را به متربی تحمیل و درونی کنیم، نتیجه معکوس می شود. اگه نظرات عوض شده و می گوید باید بسترسازی بشود، لطفا بگویید در شرایط حال چه بسترهایی در مدارس فراهم بشود که متربی به فرموده سندی ها به حیات طیبه برسد؟ با تشکر
از توسعه سخنی به میان آمد، ذهنم یک دفعه سمت سند تحول رفت که آیا در سند تحول نگاهی به توسعه شده است؟ به عنوان مسئول قابل احترام در سند تحول خوب می شد نگاه سند به توسعه را مطرح می کردید.
با سپاس از سخنرانی آقای دکتر.
از صفر شروع کنیم… باز شاید امیدی باشد… مبادا ۲۰ سال دیگر بگوییم ” کاش توسعه همراه با تربیت را از مدرسه شروع می کردیم “. هنوز هم دیر نیست…
ما خوب نقد میکنیم، اما قادر به درک مشترک نیستیم(نمی توانیم به دید مشترک برسیم). ما به نتیجه توجه می کنیم، اما در فرآیند ها بحث و واکاوی نداریم. ما خوب نظر می دهیم، اما قادر به همدل کردن دیگران برای حل مسائل نیستیم ( با وجود تمام دغدغه ها). پس بدون داشتن دغدغه و گفتمان و همچنین عمل مشترک، قادر به توسعه و ترمیم فرآیندها نخواهیم بود.