با نام خدا
✔موضوع:
بازخوانی دو دهه تجربه تمرکز زدایی یا ازاد سازی برنامه درسی در ایران: موردکاوی دوره پیش دبستانی
⏮ارایه شده در کنگره بین المللی پیش دبستانی، ۲۹ خرداد ۱۳۹۷، دانشگاه علوم بهزیستی
___________________________________
✔✔سابقه ( تاریخچه، مصوبات و مستندات):
___________________________________
⏮ تصویب راهنمای برنامه درسی پیش دبستان در تاریخ ۱۰ خرداد ۷۷توسط شورای برنامه ریزی دوره پیش دبستان دفتر تالیف
⏮ ۲۱ ابان سال ۷۹ عملیات با ابلاغ دستورالعمل تولید فعالیت های یادگیری پیش از دبستان توسط مدیرکل دفتر برنامه ریزی و تالیف کتب درسی آغاز شده. بر مبنای این دستورالعمل تکلیف ساختار تصمیم گیری مشخص شده است. مشخصا کمیته های استانی با یک ترکیب کاملا تخصصی برای تولید فعالیت ها و کمیته مرکزی برای تصویب
⏮راهنمای برنامه در سال ۱۳۸۷ به تصویب شورای عالی آموزش و پرورش رسیده( ابتدا اصول و چارچوب و فعالیت های اموزشی و پرورشی در ۲۵ تیرماه و سپس راهنمای تفصیلی برنامه و فعالیت های اموزشی و پرورشی در ۵ اذر) … یعنی در طی نزدیک به یک دهه( ۷۷ تا ۸۷) فعالیت هایی در سطح کشور انجام شده که گرچه فاقد پشتوانه قانونی بوده اما به نوعی زمینه سازی برای این دو مصوبه کرده است. مصوبات سال ۸۷ شورایعالی اموزش و پرورش طبعا به پشتوانه یک دهه تلاش نشان از تکامل و پختگی نسبی دارد.
⏭بر مبنای تجربیات همین دوره ۳ جلد کتاب راهنمای دیگر هم در سال ۸۹ تولید شده که حکم منابع تکمیلی اموزشی برای دست اندرکاران تولید منابع اموزشی بویژه اعضاء کمیته های استانی را دارد.
شماره ۱: اشنایی با راهنمای برنامه دوره پیس دبستانی
شماره ۲: اشنایی با ویژگی های کودکان دوره پیش دبستانی
شماره ۳: اشنایی با نحوه تهیه و ارزیابی محتوای اموزشی دوره پیش دبستانی
فعالیت های این حوزه بشکل غیر متمرکز تا حال حاضر ادامه دارد. یعنی در مجموع در دو دهه که می توان در یک تحلیل دقیق تر به تفکیک دهه اول و دهه دوم عملکرد انها را مورد توجه قرار داد و از تجربه متراکم ایت ذودو دهه درس های لازم را اموخت.
✔ ✔ براورد اجمالی وضع موجود:
___________________________________
کیفیت های بسیار متفاوت تولیدات استان ها و ارزیابی عدم کفایت بخش قابل ملاحظه ای از محتواهای استانی که حتی به تصویب سازمان پژوهش رسیده…( البته نیاز به داده دست اول و مطالعات میدانی هست)، اما پایگاه فعلی بحث من همین براورد است و من ان را قرین به صحت می دانم.
___________________________________
✔✔ ارزیابی تفصیلی تر دو دهه تلاش:
✔نقاط قوت:
⏮ حرکت جرات ورزانه و خط شکنانه در عرصه برنامه ریزی درسی…. در تاریخ برنامه ریزی درسی کشور این پیشتازی برای برنامه های دوره پیش دبستان ثبت شد. به سهم خودش به شکل گیری فرهنگ سازمانی تفویض اختیار و دمکراتیزه کردن تصمیم گیری در خصوص برنامه درسی را کمک کرده. نقطه شروع خوب و هوشمندانه ای هم بوده چون با تشویش خاطر کمتر و اجماع بیشتر نسبت به سایر دوره های تحصیلی می توان از بومی سازی برنامه درسی دفاع کرد.
⏮اتخاذ تدابیر حمایتی و پشتیبانی برای ظرفیت سازی باستناد مصاحبه های انجام شده … کاری که در همان سال ۱۳۷۹ در آموزش عالی کشور شروع شد چون با صرف اعلام و ابلاغ سیاست واگذاری مسئولیت برنامه ریزی درسی به دانشگاه ها کار خاتمه یافته تلقی شد و توفیقی حاصل نشد. در نتیجه در سال ۸۴ عملا بازگشت به وضعیت گذشته ( تمرکز) اتفاق افتاد و تا کنون هم کم و بیش ادامه دارد.
البته این که کمیت و کیفیت پشتیبانی ها در حد نیاز استان ها بویژه استان های کمتر برخوردار بوده باشد محل تامل است.
⏮داشتن نسخه یا الگوی ملی از نظر واحد ها و فعالیت های یادگیری برای پرکردن خلاء در استان های فاقد آمادگی لازم… برای لوکالیته هایی که ظرفیت های لازم را ندارند( خصوصا نیاز به کمیته استانی کاملا تخصصی). چرا که مسئولیت دستگاه مرکزی در فرایند اجرای سیاست تمرکز زدایی تغییر شکل می دهد اما از بین نمی رود. از جمله برای برخی مناطق یا استان ها در دوره انتقال و گذار( که باید طول مدت آن هم مدیریت شده باشد) “برنامه الگوی ملی” ( فراتر از “راهنمای برنامه”) باید وجود داشته باشد تا خلاء ها را برطرف سازد و از قِبَل آزادسازی، محرومیت در یادگیری و رشد برای مخاطبان این ایتان ها و مناطق ایجاد نشود. (سرکنگبین صفرا نیفزاید!!!). پس در موقعیت هایی وجود برنامه درسی ملی ( مرکزی) و نه تنها راهنمای برنامه در فرایند اجرای سیاست تمرکز زدایی از نان شب هم واجب تر می شود.
((( بررسی شود ایا واقعا وجود داشته است؟؟؟ طبق اظهار یکی از متولیان اصلی در مصاحبه)))
✔ نقاط ضعف:
⏮مواجهه غیرمعتدل و شاید حداکثری با عناصر برنامه درسی آزاد شده… عملا فقط اهداف دوره(۱۱ هدف) مطالبه شده است که شاید بتوان حوزه های کلان یادگیری را هم در ان دید( ۸ حوزه یادگیری). فعالیت های متنوعی هم در راهنمای برنامه امده( شعر، قصه، داستان، سرود، بازی،…) ، اما استفاده از انها در برنامه های عملیاتی این دوره هم بدیهی است و هم اختیاری. تکلیف محتوی یا واحدهای یادگیری هم توسط کمیته های تولید محتوی تعیین می شود و شاید مهم وظیفه انهاست. در ازاد سازی می توان در بالاترین سطح استانداردهای ملی یادگیری را تدوین کرد و بقیه را واگذار کرد. در پایین ترین سطح هم به تعیین تکلیف غالب عناصر برنامه پرداخته می شود و عملا فضایی برای مانور و تصمیم گیری در سطوح دیگر باقی نمی ماند… ایا ازاد سازی در این سطح سیاست منطق با واقعیت ها بوده است؟
⏮ شاه بیت پرابلماتیک این تجربه همان نگاه مساله دار به آزاد سازی است… پیش نویس پیشنهادهایی در میان است که به سمت اصلاح این نگاه مساله دار گام برداشته شده است. مهم ترین این پیشنهادها می گوید: مدل تمرکز زدایی در سطح استان را خود استان تعیین می کند و الزاما برنامه پیش دبستانی واحد و یکنواختی در تمام مراکز پیش دبستانی تحت پوشش به اجرا گذاشته نمی شود. مزیت این پیشنهاد نزدیک شدن به مدل آزادسازی اشوبناک است که جوهر اصلی آن به رسمیت شناختن گونه گونی ها و پروفایل های متفاوت از ظرفیت هاذو توانمندی هاست.
⏮ در ادامه همان نکته، اساسا چرا باید برای همه استان ها ممیزی در مرکز را تجویز کرد؟ ممیزی در مرکز نوعی رجعت به وضعیت صفر است. این ممیزی می تواند مثلا بصورت تصادفی انجام شود یا تدابیر دیگری مانند ممیزی توسط مراکز را جایگزین ان ساخت. یا اصولا می توان به وارونه ساختن ساختار تصمیم گیری فکر کرد و اجازه دارد در موارد فابل دفاع مرکز تولید کننده و استان تایید کننده باشد. بدین ترتیب ممیزی در مرکز تا حدود بسیاری بلاموضوع می شود.
⏮ تشریک مساعی و هم افزایی استان ها در دستورالعمل ها نادیده گرفته شده و در نتیجه در صحنه عمل نشان چندانی از تعاملات سازنده و انتخابگرانه مشاهده است.
✔ ✔ نتیجه گیری:
ضمن این که تمرکز زدایی نسبت به تمرکز گرایی در نظام آموزشی و خصوصا تولید برنامه های اموزشی دارای فضیلت غیر قابل تردید است. اما:
⏮تمرکز زدایی مبتنی بر رسوبات تمرکز گرایی، نسخه واحد، نگاه صفر و یکی. فرار از پیچیدگی های مدل اشوبناک در ازاد سازی برنامه درسی…. اتفاقی است که در بطن خود یک پارادوکس را حمل می کند و ناکارامد است. تمرکز زدایی بر پایه تفکر تمرکزگرایی با نسخه واحد برای همه!!! حال ان که صحنه اجرا و عمل بسبار پیچیده، متنوع و متغیر است و لذا نسخه های ویژه شرایط عمل متفاوت را می طلبد.
امید است دهه سوم، دهه موفقیت های بیشتر و تجربیات اثربخش تر هم در حوزه پیش دبستان و هم در کل نظام اموزشی با نگاه دانش کاوانه و عبرت آموز به پیش دبستان باشد.