با نام خدا
کنگره آموزش عالی
پنل آمایش آموزش عالی و توسعه متوازن
پنجشنبه مورخ ۲۶ فروردین ۱۳۹۵
تهران – دانشگاه تربیت مدرس
در هم کنش چالش و آمایش در دانشگاه فرهنگیان
تدوین طرح آمایش در دانشگاه ماموریت گرا و البته کیفیت گرای فرهنگیان که همان دانشگاه تربیت معلم است، اقتضای بند ۵ ماده واحده مصوبه شورایعالی (تدوین طرح جامع پذیرش و سنجش آموزش عالی در تمامی مراکز آموزش عالی کشور به منظور ایجاد روند یکسان جذب دانشجو در کلیه زیرنظامها اقدام و جهت تصویب به شورای عالی انقلاب فرهنگی پیشنهاد نماید. ) است.
چالش ها و مواجهه موثر با آن ها از رهگذر آمایش
- بسیار پیش از تصویب این ماده واحده دانشگاه متولی تربیت معلم کشور، دست بکار تدوین نقشه جامع آموزش یا طرح آمایش شده بود چون ارتباط مستقیم با چالش کیفیت دارد. ماموریت گرایی به گونه ای ترسیم شده بود که ملازمت جدی با توسعه کمی دانشگاه داشت. در اسناد بالادستی ( مشخصا بسته اجرایی برنامه پنجم توسعه برای وزارت آموزش و پرورش) برای دانشگاه فرهنگیان چشم انداز توسعه کمی تا سقف ۱۲ هزار دانشجو به تصویب رسیده بود. استدلال هم این بود که آموزش و پرورش سالانه نیاز به دست کم ۳۰ هزار نفر نیروی جدید دارد و دانشگاه فرهنگیان اگر بخواهد به این ماموریت جامه عمل بپوشاند لاجرم بایستی ۱۲۰ هزار صندلی برای دوره کارشناسی ایجاد نماید. ما در مدیریت جدید سقف پدیرش دانشجو را به نصف تقلیل دادیم تا بتوانیم نیروهای با کیفیت برای نظام تعلیم و تربیت تدارک ببینیم. آیا با ماموریت گرایی در تقابل است؟ یعنی آیا با این سطح از توسعه کمی امکان پاسخگویی به نیاز های آموزش و پرورش را نخواهیم داشت؟ بنطر ما در صورت بازبینی شیوه های تربیت معلم و محدود نکردن آن به دوره های ۴ ساله براحتی می توان از عهده این ماموریت برآمد. این حرکت تاثیر دو جانبه برکیفیت عملکرد دانشگاه فرهنگیان خواهد گذاشت. یعنی علاوه بر این که کاستن از ظرفیت به نصف امکان کار کیفی تر را فراهم می سازد، دانشگاه را ملزم می سازد با ایجاد تنوع در روشهای پدیرش و تربیت دانشجو، از لاک انحصاری هم خارج شود و در امر ملی تربیت معلم از ظرفیت سایر نهاد های علمی کشور استفاده نماید؛ تا بدین ترتیب با افزودن آن ظرفیت ها به ظرفیت خودش به بعد دوم تاثیر گذاری بر کیفیت تحقق می بخشد.( وجوه این مشارکت در ادامه توضیح داده شده است)
- وجه بیرونی آمایشی دانشگاه فرهنگیان که به طرح آمایش آموزش عالی مربوط می شود( وجه چالشی بیرونی): نهاد تربیت معلم در سپهر آمورش عالی ایران بعنوان یک منظومه نوپدید باید به رسمیت شناخته شود و روابط و مناسبات آن با سایر منظومه ها مورد واکاوی قرار گیرد تا تعادل سیستم به مخاطره نیفتد. در این منظومه آنچه در مرکز قرار می گیرد دانشگاه فرهنگیان بعنوان متولی اصلی سازمانی تربیت معلم است و مجموعه ای از سیارات دیگر حول محور آن در چرخش می باشندکه عمده آن ها دانشکده های علوم تربیتی، برخی دانشکده های علوم انسانی و علوم پایه و تعدادی از موسسات آموزش عالی غیر دولتی می باشند…. این در صورتی است که تنوع در شیوه های تربیت نیروی انسانی متخصص برای آموزش و پرورش به رسمیت شناخته شود و موجودیت دانشگاه فرهنگیان به یک روش خاص در پدیرش دانشجو گره نخورد . همچنین دانشگاه فرهنگیان مدیریت کردن فرایند تربیت معلم در کشور را به شکل هوشمند که مقتضی مشارکت دادن کلیه ظرفیت های ذیربط می باشد به رسمیت بشناسد. به دیگر سخن به ساماندهی امر ملی تربیت معلم بعنوان یک ماموریت خطیر با نگاه تقسیم کار ملی ( دست کم در سپهر آموزش عالی) نگریسته شود…. از منظر چالشی به این موضوع اگر بنگریم: چالش اصلی این دانشگاه مطالبه گسترده خروج از انحصار گرایی در این حوزه ملی و فراهم ساختن زمینه مشارکت سایر دانشگاه ها در امر تربیت معلم است . این مطالبه متضمن حسن استفاده از ظرفیت های اموزش عالی کشور بوده و با ماهیت ملی این ماموریت نیز همخوانی دارد. به عبارت دیگر در پی تاسیس دانشگاه فرهنگیان از منظر مشارکت نگرانی های زیادی در جامعه آموزش عالی کشور بوجود آمده است که نمی توان نسبت به آن بی تفاوت ماند. اما چگونه می توان به این چالش مهم پرداخت و چه چشم اندازی را می توان ترسیم نمود؟
به نظر می رسد باید به یک تقسیم کار طبیعی اندیشید که طی آن تربیت علمی معلمان در رشته های مختلف منطبق با مزیت ذاتی دانشگاه ها به آنان سپرده شده و تربیت حرفه ای به عنوان مزیت آموزش و پرورش به دانشگاه فرهنگیان سپرده شود.
o شیوه های پذیرش دانشجو و تاثیر آن بر دانشکده های علوم تربیتی (موضوع پذیرش دانشجودر رشته هایی که دانشگاه فرهنگیان به تربیت نیروی متخصص نمی پردازد، وظیفه دانشگاه های دیگر است مانند تکنولوژی آموزشی)
o البته تربیت نیروی انسانی توسط دانشگاه فرهنگیان می تواند با اتکاء به خروجی های دانشگاه های دیگر باشد و بدین ترتیب رویکرد تربیت نیروی انسانی متخصص بویؤه معلم وجهه مشارکتی پیدا کند( ماده ۲۸ که آغاز شده است و دوره کارشناسی ۴ ساله که مشارکت ۲+۲ است)
o برون سپاری هم در برنامه های توسعه کلان دانشگاه فرهنگیان دیده شده که واگداری صفر تا صد است به موسسات مورد تایید هیات امنا تحت مدیریت دانشگاه فرهنگیان.. رویکرد برون سپاری در تربیت معلم تحت لیسانس یا نظارت فرایندی و برایندی دانشگاه فرهنگيان است. این رویکرد می تواند ضمن به خدمت گرفتن ظرفیت آموزش عالی دولتی و غیر دولتی، به رقابت سازنده در تربیت معلم کشور نیز بینجامد. در این مدل از مشارکت، دانشگاه های مجری، برنامه مصوب و مورد تایید قرار گرفته در مراجع ذیربط ( آموزش و پرورش از نظر نیاز ها و آموزش عالی از نظر قواعد و استانداردهای برنامه درسی) برای تربیت معلم را به اجرا می گذارند…. خلاصه این اشکال مشارکت را در جدول ذیل می توان دید:
نیروهای موردنیاز
ه هدف ازتأمین نیرو |
معلم در رشته ها و سطوح مختلف تحصیلی | مدیر و معاون آموزشگاه
( مدرسه) |
مشاور، مربی امور تربیتی، مربی بهداشت و…
( مدرسه) |
سایر نیروهای مورد نیاز مدرسه | نیروهای اداری و ستادی در حوزه علوم تربیتی( شامل نیروهای فنی و اداری نمیشود) |
جایگزینی برای تامین کسری نیرو با استخدام جدید | با روش های متضمن مشارکت کامل(برونسپاری) یا نسبی( ۲+۲ ، ۴+ ۱ یا ۴+۲) سایر دانشگاه ها و روش های صفر تاصدی در دانشگاه فرهنگیان( ۴ ساله) | مورد تایید نیست | توسط دانشگاه فرهنگیان یا برون سپاری به سایر دانشگاه ها | برون سپاری به سایر دانشگاه ها | توسط دانشگاه فرهنگیان با مشارکت سایر دانشگاه ها( ۴+ ۱ یا ۴+۲) یا برون سپاری |
جایگزینی برای تامین کسری نیرو با بازآموزی نیروهای شاغل و تغییر شغل | به احتمال قوی موضوعیت نخواهد داشت( مگر برای افزودن یک تخصص بر معلم یک حوزه عمومی تر) | توسط دانشگاه فرهنگیان با مشارکت سایر دانشگاه ها (۴+۱ یا ۴+۲)یا برون سپاری به سایر دانشگاه ها | موضوعیت ندارد | موضوعیت ندارد | موضوعیت ندارد |
: بهسازی بلند مدت (منتهی به مدرک) نیروهای شاغل | توسط دانشگاه فرهنگیان در رشته های میان رشته ای آموزش | توسط دانشگاه فرهنگیان (۴+۱ یا ۴+۲) یا برون سپاری به سایر دانشگاه ها( ۴+۲) | توسط دانشگاه فرهنگیان (۴+۱ یا ۴+۲) یا برون سپاری به سایر | برون سپاری به سایر دانشگاه ها | توسط دانشگاه فرهنگیان با مشارکت سایر دانشگاه ها( ۴+ ۱ یا ۴+۲) یا برون سپاری |
- وجه درونی آمایش( وجه درونی چالش) : از بوم برای بوم ولی نه در بوم… بعنوان یک دانشگاه در مقیاس کشوری نمی توانیم و نبایستی همه رشته ها را در همه پردیس ها در سراسر کشور، آنچنان که تا بحال بیش و کم بوده است، دایر نگاه داریم… پس نیاز به آمایش داریم. این توضیح مختصری است برای این سیاست که ما در تربیت معلم برای تضمین ماندگاری نیرو از بوم و برای بوم دانشجو معلم می پذیریم، اما ملتزم به تربیت آن ها در بوم نیستیم و نباید باشیم. بنابراین ما با راهبرد تاسیس پردیس های تخصصی روبرو هستیم که طبعا با انواع مقاومت ها و مخالفت ها روبرو خواهد شد که معرف چالشی درونی است. چرا؟ چون مستلزم تغییرات مهم و تعطیل کردن برخی رشته ها در برخی محل ها و تاسیس برخی رشته ها در برخی محل ها هستیم.
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.