انجمن مطالعات برنامه درسی ایران برگزار میکند:
هم اندیشی استراتژی های دستیابی انجمن ها به مرجعیت علمی
سخنرانی دکتر محمود مهرمحمدی:
مباحثه پرسش و پاسخ:
❇️ انجمن مطالعات برنامه درسی ایران با همکاری دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی دانشگاه خوارزمی برگزار می کند
📌عنوان نشست:
انجمن و مسئولیت اجتماعی: رویکردها و راهبردها
اعضا نشست:
🔹دکتر محمود مهرمحمدی
🔸دکتر زهرا گویا
🔹دکتر نعمت الله فاضلی
🔸دکتر مقصود فراستخواه
🔹دکتر سعید صفائی موحد
🖋️مدیر نشست: دکتر زهرا نیک نام
⏰زمان: سه شنبه ۲۱ تیر ۱۴۰۱ ساعت ۱۷ الی ۲۰
📍لینک ورود مجازی
http://vc1.khu.ac.ir/psych_school-workshops_1/
سخنرانی دکتر محمود مهرمحمدی:
🔰ماموریت اصلی انجمن رساندن صدای رشته به برنامه ریزان درسی قراردادی در سطح سازمان ها نیست.
🔰باید بتوانیم زمینه ساز یک چرخش در نگرش ها باشیم، و دامنه اثر دانش برنامه درسی تا سطح کلاس درس دامه یابد. نجمن باید در جهت توانمند سازی معلمان گام بردارد.
🔰انجمن باید دانشی برنامه درسی را، پردازش و به زبان معلمان ترجمه و به آنان تقدیم کند. قطع دانش برنامه درسی با عاملان اصلی تربیت یعنی قطع با صحنه های پیچیده ت و ت که رکورد در هر دو عرصه نظر و عمل را به دنبال دارد.
🔰معلمان باید در قامت برنامه ریز درسی ظاهر بشوند، نه در معنای مصطلح برنامه ریز درسی. به معنای آنکه برنامه درسی رسمی و ابلاغ شده را به گونه ای در سطح مدرسه مدیریت و راهبری کنند که فرصت های ناب و لذت بخشی برای دانش آموزان بسازند.
🔰کمیته ملی معلمان را برای اولین بار در انجمن با ترکیب معلمان و استادان رشته تشکیل دهیم.
🔰دو پیشنهاد در این راستا: انتشار ادواری نشریاتی با عناوینی مانندمعلم نامه و مدرسه نامه.
🔰نقد سیاست ها، روال ها و رویه های سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی و مداخله در تهیه اسناد سیاستی آن است.
ریکز در ۴ سالگی
🌱 به نام خداوند مهربان 🌿
آنچه در این مجموعه گردآمده و تقدیم مخاطبان شده است، متن ویراستهی نکاتی است که شرکتکنندگان در میزگردهای نشست مجازی متعلق به ۴ سالهشدن کانال منبع شناسی مطالعات برنامه درسی(#ریکز) مطرح کردند. از مدعوین درخواست شده بود نگاهی انتقادی و کاستیجویانه به این حرکت بیندازند و در سایه ارزیابی عملکرد ۴ سال گذشته، توصیههای کمالبخش خود برای آینده را مطرح نمایند.
از آنجا که ریکز یک حرکت جمعی است و توفیقات کسب شده مرهون همافزایی و تشریک مساعی بخش عمدهای از جامعه گفتمانی مطالعات برنامهی درسی کشور است، استمرار توفیقات آن نیز قهراً مرهون حفظ و استمرار این ویژگی است.
مجموعهی حاضر را میتوان نشانهای از این عزم و باور در نیاز به همفکری و همراهی جمعی برای رقم زدن آیندهای بهتر برای ریکز دانست. تحلیلهای ارائه شده در عین کوتاه و مختصر بودن، حاوی نکات ارزشمندی است که نگاه نقادانه معدودی از استادان و دانشجویان به ارمغان آورده و دریغ بود در دسترس عموم قرار نگیرد.
محمود مهرمحمدی
علم نافع و عصر دیجیتال
… من میخواهم مرکز ثقل پرابلماتیکی به نام علم نافع غیرنافع را از آموزشوپرورش رسمی به آموزشوپرورش غیر رسمی منتقل کنم. دیگر سخنرانان حتما در مرکز ثقل مفروض بحث خواهند کرد. به زبان شوبرت من میخواهم از دریچهی venue دیگری از برنامهی درسی سخن بگویم.
✒به زبان شوبرت از میان مکانهای متعدد (یا سرزمینهای مفهومی گوناگون برنامهدرسی که برای دیدن یا به تصویر کشیدن پدیده ی پیچیدهی برنامه درسی باید مورد اعتنا قرارداد) در کنار مکانها یا عرصههای مشهور و شناخته شده مانند برنامهدرسی قصدشده، اجرا شده، تجربه شده، آزمون شده که همگی در محدوده یا حوالی نظام رسمی آموزشی اتفاق میافتد، یکی هم outside curriculum است که کمتر مورد توجه قرار میگیرد. این مکان یا سرزمین شامل آموختههای دانشآموزان در خانه، سازمانهای مذهبی، رسانههای جمعی و بویژه دنیای وب میشود که در عصر دیجیتال اهمیت بسیار دارد.
✒ سرزمین دیگری هم توسط شوبرت مطرح شده که نامش embodied curriculum است. مفهوم بسیار ارزندهای که ناظر به یادگیریهایی است که بخشی از وجود، زندگی و هویت دانشآموزان شده است. این مفهوم هم برای بحث علم نافع، نافع و مفید است. چون برنامه درسی بدنمند حرف آخر را در تربیت میزند و بطور طبیعی همه دغدغهمندان نگاهشان به این سرزمین مفهومی است. آنگاه من سوال میکنم که سهم برنامهدرسی به معانی شناخته شده که در حوالی نظام رسمی آموزشی اتفاق میافتد چه سهمی از برنامهی درسی بدنمند را به خود اختصاص میدهد و outside curriculum خصوصا یادگیریهای مرتبط با دنیای وب چه سهمی در آن دارد؟ آیا کفه به سمت دومی سنگینتر نشده است؟
✒در عصر دیجیتال یادگیریهای بچههای نسل z هرگز و هرگز محدود به آنچه در کتاب درسی میآید و سیستمهای آموزشی نافع تشخیص میدهند نیست(نسل دیجیتالیهای مادرزاد که از ۱۹۹۵ به بعد متولد شدهاند و با اینترنت رشد کردهاند) . آنها در کار ساخت محتوای نافع خود و شکل دادن به هویتهای مطلوب خود هستند که از این جهت با نسلهای پیشین بیشباهت نیست( مثلا میتوان به مفهوم “مدرسهی نامرئی” و یادگیریهای خودانگیخته در آنها توجه کرد). آنچه آنها را از نسلهای پیشین متمایز میسازد، قدرت عملیاتی کردن این خواست و گرایش است که به برکت تکنولوژی بهشدت تسهیل شده است. یادگیری از طریق شبکههای اطلاعاتی موجود که به راحتی میتوانند به آنها بپیوندند و همچنین دایر کردن شبکههایی که خود مقتضی و مفید میدانند. این اتفاق محدود به سنین نوجوانی هم نیست و از کودکی آغاز میشود.
تعلیموتربیت رسمی رقیبی قدر پیدا کرده، تربیت غیر رسمی، که هیچوقت در گذشته از چنین قدرت و شدتی برخوردار نبوده است. پدیده ای به نام
Learning out of the box
ویژهی این عصر و از نشانه های بارز آن است.
کوته سخن اینکه حتی اگر سیستمهای آموزشی در صدد تعریف علم نافع برایند و برنامههای درسی را از آنچه نافع نیست بپیرایند(که باید بکنند) معلوم نیست کتابهای درسی چه میزان امکان سلطه بر ذهن و ضمیر نسل z برایشان باقیمانده یا میتوانند در سرزمین برنامه درسی بدنمند خودنمایی کنند؟
✒باید با روشهای تربیتی(نه با برخوردهای حذفی و قهری) این بخش از آموختهها را هم مدیریت کرد. نباید کوته نظرانه فقط به زدودن علم غیرنافع از کتابهای درسی بسنده کرد یا این اقدام را علاوه بر لازم بودن، کافی نیز دانست. بسیاری از یادگاریهای خودانگیختهی دانشآموزان که چه بسا با ذائقه پدران و مادران و مسئولان سازگار هم نیست، خاستگاه دیگری دارد و هیچ نشانی از آنها در کتابهای درسی نیست!
✒راههای تربیتی مدیریت محیط نامحدود یادگیری در فضای مجازی که چالش اصلی نظامهای آموزشی در عصر دیجیتال است چیست؟(البته مدیریت بطور نسبی، چون هرگز نمیتوان و نباید عاملیت را از آنها سلب کرد و در برابر ارادهی آنان برای یادگیری خودانگیخته سد ایجاد کرد.)
پاسخ:
کمک نظام تعلیم و تربیت رسمی به کسب این شایستگی
Authentic and informed web searching and learning(AIWSL)
… ۳ پیشنهاد(استراتژی):
✒بالابردن جذابیت منابع درسی و فرایندهای یاددهی یادگیری با ارجاع دانش آموزان به دانش موجود در وب برای یادگیریهای هدفمند( که خود سبب میشود از حجم کتابها نیز کاسته شود.)
Curriculum informed WSL(CIWSL)
✒در پیشگرفتن راهبرد پرسشمحوری در تربیت که(فلسفهی تربیتی تعریف کمال در پیدایش سوال خوب در ذهن مخاطب) علاوه بر جهتدار و نشاندار کردن وبگردیها و یادگیری شخصیشده حاصل از آن( سبب میشود از حجم منابع یادگیری متکی به رویکرد رابج پاسخمحوری نیز بهشدت کاسته شود.)
Question informed WSWL(QIWSL)
✒اقدام اساسی دیگر در نظام رسمی آموزشی: تمرکز بر سواد رسانهای و کسب شایستگی مواجهه ارزیابانه و نقادانه با دانش موجود در وب
Media informed WSL(MIWSL)
سخنرانی در جمع دانشجویان مدیریت آموزشی در دانشگاه آزاد- واحد علوم و تحقیقات، بهعنوان استاد مدعو در کلاس دکتر نیرو.
۱۷ خرداد ۱۴۰۱
عنوان سخنرانی: مدیر آموزشگاه بهمثابه تسهیلگر ایفای نقش رهبری برنامهدرسی توسط معلمان
سخنرانی دکتر محمود مهرمحمدی در همایش ملی هویت کودکان ایران اسلامی در دوره پیش از دبستان
شیراز، ۱۷ و ۱۸ تیر ماه ۱۴۰۰
عنوان: تکوین هویت کودک در سایه توجه به ابعان پنهان تجربه، تلاقی شقوق هویت با شقوق برنامه درسی
دریافت متن کامل سخنرانی:
محمود مهرمحمدی، استاد برنامه ریزی درسی دانشگاه تربیت مدرس با صدور پیامی برای شرکت در همایش بین المللی طراحی و توسعه خدمات کتابخانه عمومی، کتابخانه ها را سرمایه فرهنگی و نماد توسعه فرهنگی جوامع برشمرد.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی نهاد کتابخانههای عمومی کشور، محمود مهرمحمدی، استاد برنامه ریزی درسی دانشگاه تربیت مدرس در پیامی ویدئویی با اشاره به همایش بین المللی «طراحی و توسعه خدمات کتابخانه های عمومی؛ ایده ها، الگوها و تجربه ها» اظهار امیدواری کرد برگزاری این همایش دستاوردهای نیکویی به ویژه از منظر نگاه به کتابخانه های عمومی به عنوان سرمایه های فرهنگی، داشته باشد.
در متن این پیام آمده است:
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام عرض می کنم خدمت شرکت کنندگان در همایش بین المللی «طراحی و توسعه خدمات کتابخانه های عمومی؛ الگوها، ایده ها و تجربه ها»، خوشبختم که در خدمت شما هستم و در این ویدئو کوتاه، نکته ای را از باب توجه دادن به کتابخانه های عمومی کشور با شما در میان می گذارم.
به اعتقاد من به کتابخانه های عمومی باید به چشم یک سرمایه فرهنگی و نماد توسعه فرهنگی جوامع نگاه کنیم. دراین نگاه، حراست از یک سرمایه فرهنگی مطرح است و استمرار حرکت در جهت توسعه فرهنگی است که محوریت پیدا می کند و این حراست از سرمایه فرهنگی و همچنین حرکت در جهت توسعه فرهنگی، قهرا از طریق توجه صرف به افزودن تعداد کتابخانه ها اتفاق نمی افتد.
متاسفانه باید بگوییم که نگاه فیزیکی و تقلیل گرایانه به امر توسعه بر کشور ما حاکم بوده و ممکن است که بر ذهن و ضمیر متولیان نهاد ارجمند کتابخانه های عمومی کشور نیز چنین تلقی از توسعه رسوخ کرده باشد. در حالی که توسعه نهادهای فرهنگی من جمله کتابخانه های عمومی باید به یک مطالبه عمومی تبدیل شود و برای این منظور کتابخوانی لازم است به یک مولفه برجسته از فرهنگ عمومی کشور تبدیل شده باشد؛ در غیر این صورت افزایش تعداد کتابخانه ها و کتاب ها و تدارک زیربنای بیشتر و تجهیزات بیشتر برای آن ها می تواند یک اتفاق برون زا یا فیزیکی باشد و با ارزش ها، گرایش ها و خواسته های مردم پیوندی نداشته باشد.
اگر چنین باشد و کتابخوانی به طور نسبی به فرهنگ عمومی تبدیل نشده باشد، سرمایه گذاری ها در این حوزه، ارزش افزوده مورد نظر را ایجاد نمی کند و بیشتر به رخداد نمایشی تبدیل خواهد شد. پس آثار توسعه کتابخانه های عمومی در شاخص های توسعه فرهنگی کشور لازم است که دیده شود و اگر مشاهده نشود، باید در بهره وری سرمایه گذاری فیزیکی که در این زمینه یا هر زمینه فرهنگی دیگری رخ می دهد، تجدید نظر کرد.
به نظر می رسد از جمله دغدغه های نهاد کتابخانه های عمومی کشور باید اصلاح جدی شاخص مطالعه کتاب در کشور باشد و نیمی از منابع خود را مصروف این مهم بکند تا در واقع، صرف نیمه دیگر منابع آن موضوعیت پیدا کند؛ در غیر این صورت اتفاقی منحصرا برون زا و نمایشی ارزیابی می شود. بنابراین ما از طریق توسعه کتابخانه های عمومی به دنبال افزایش سرمایه های فرهنگی هستیم و اینکه تعداد انسان های فرهیخته در جامعه ما رو به افزایش بگذارد و جامعه فرهیخته تری داشته باشیم.
به بیان روشن تر، در حالی که نرخ مطالعه کتاب های غیر درسی در کشور ما اصلا مایه خوشنودی و خرسندی نیست و همه از آن اطلاع داریم، نهاد کتابخانه های عمومی باید با تشریک مساعی سایر نهاد های ذی ربط، علم تغییر وضعیت موجود را بر دوش بکشد و نقش تعیین کننده ای در مدیریت و راهبری نهضت کتابخوانی در کشور ایفا کند.
توسعه امکانات و تجهیزات کتابخانه ای، از نقطه ای معنی دار خواهد بود که این وضعیت تکانی خورده باشد و در دسترس بودن کتابخانه های عمومی بتواند به آن سرعت و شتاب بیشتری ببخشد.
نکته دیگر اینکه در کل کشور اگر شاخص مطالعه کتاب یکسان نیست و تفاوت معناداری بین مناطق مختلف کشور وجود دارد؛ شاید یک سیاست معقول در صرف منابع مادی برای توسعه کتابخانه های عمومی این باشد که تمرکز را بر مناطقی بگذاریم که به سطح پیش نیاز یا حداقلی از فرهنگ کتابخوانی رسیده باشند. در مناطقی که این سطح حداقلی محقق نشده باشد، تمرکز نهاد کتابخانه های عمومی به جای توسعه امکانات و تجهیزات مادی و فیزیکی، خوب است به ارتقای این شاخص معطوف شود و البته این شاخص تنها از عهده نهاد کتابخانه ها عمومی برنمی آید و یک بسیج ملی لازم است که نهاد کتابخانه های عمومی می تواند در آن نقش مدیریتی داشته باشد.
یکی از نهادهای موثر در این بسیج عمومی که باید پا به عرصه بگذارد و برنامه های لازم را در جهت توسعه فرهنگ مطالعه و کتابخوانی ایفا کند نهاد تعلیم و تربیت و مدرسه است.
من امیدوار هستم در آستانه تدوین برنامه هفتم توسعه، نهاد کتابخانه های عمومی با طرح پیشنهادهای سیاستی برای دستگاه های فرهنگی و تربیتی کشور، حساسیت خود را به این امرنشان دهد.
آرزو می کنم برگزاری این همایش نیز دستاوردهای نیکویی به ویژه از منظر نگاه به کتابخانه های عمومی به عنوان سرمایه های فرهنگی داشته باشد.
دریافت متن کامل سخنرانی دکتر مهرمحمدی در این همایش:
- 6
- 2,572
- 1,110,401
- 0
اطلاعات تماس
آدرس: تهران، جلال آل احمد، پل نصر، دانشگاه تربیت مدرس، دانشکده علوم انسانی، گروه علوم تربیتی، طبقه سوم، اتاق 308.
پست الكترونيك: mehrmohammadi.ir@gmail.com