نوشته‌ها

✍️ مدخل:
دکتر جواد ظریف امروز(۲۶ بهمن ماه ۱۴۰۲) در جمع مدیران سابق آموزش‌وپرورش حاضر شد و درباره‌ی روابط بین‌الملل به سخنرانی پرداخت. این یادداشت با الهام از سخنان او نوشته شده و در پایان دلالت‌های نگاه او برای نظام تعلیم‌‌وتربیت هم مورد اشاره قرار گرفته است.


▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️

🔻مشکل ما در عرصه بین‌المللی مشکل ادراکی است. جهان را ان‌چنان‌که باید شبکه‌ای نمی‌بینیم. هنوز با لنز دو قطبی جهان را تفسیر و بر اساس آن روابطمان با جهان را تنظیم می‌کنیم. نظم کنونی جهان بسیار پیچیده‌تر است و اگر این پیچیدگی‌ها را به نظم قطبی(دو قطبی) تقلیل دهیم تاوان سنگینی را باید بپردازیم. مثلا تصور این‌که چین و روسیه با ما وارد چنان پیوند‌های همکاری راهبردی می‌شوند که به‌خاطر ما با آمریکا پنجه در پنجه می‌اندازند یک خطای راهبردی است که دامنه‌ی خسارت‌هایی که به ملت ما تحمیل می‌کند بسیار گسترده‌تر از ان است که تا‌کنون اتفاق افتاده.
پس باید دریابیم که مصونیت ما و بازدارندگی دشمنان در گرو به رسمیت شناختن نظم شبکه‌ای جهان و تغییر الگوی رفتار در عرصه‌ی بین‌المللی منطبق با عقلانیت شبکه‌ای است که البته پیچیدگی‌های خاص خود را دارد. اما اروپا، چین، هند، عربستان، ترکیه، تا حدی روسیه و بسیاری از کشورهای دیگر این نظم را پذیرفته‌اند و از دینامیسم موجود در روابط شبکه‌ای به نفع خود و در جهت تامین هرچه بیشتر منافع ملی بهره‌های فراوان برده و می‌برند.
🔻رفتار عقلانی حکم می‌کند هم‌زمان مزیت‌های خود را خوب بشناسیم و منطبق با آن در نظم شبکه‌ای جهان نقش‌آفرینی کنیم. مزیت نسبی ما در پیام انقلاب است. این مزیت‌ را باید دست‌مایه‌ی نقش آفرینی در سطح جهان و تبدیل شدن به یک بازیگر مهم قرار دهیم. به نظر می‌رسد پیام‌های انقلاب هم باید در بوته‌ی عمل یعنی در بستر سرزمینی خودمان، ایران، امتحانش را پس داده باشد و موفقیت کسب کرده باشد تا بتواند به‌چشم یک الگوی الهام‌بخش نگریسته شود. حاکمیت باید با نهایت دقت و به‌کارگرفتن تمام ظرفیت‌های عقلانی و نخبگانی با این موضوع مواجه شود و مرتبا میزان به‌بار نشستن آرمان‌های انقلاب اسلامی در خاک وطن را رصد کند تا بتواند پتانسیل الهام‌بخشی جهانی خود را بر بستر واقعیت‌‌ها دریابد. اگر میان مردم و حاکمیتی که منادی ارزش‌های والای انقلاب اسلامی است، ارزش‌هایی مانند عدالت، پاسخگویی قدرت و زندگی در آرامش با دیگران که دارای جاذبیت فطری است، شکاف و گسل ایجاد شود و رضایت و حمایت مردم از حاکمیت روبه‌افول بگذارد، دیگر نمی‌توان روی مزیت معنایی یا معنوی ایران برای حضور موثر و بازدارنده در نظم شبکه‌ای جهان هم حساب بازکرد. آخر مگر می‌شود زمانی که مردم به‌اشکال مختلف ناخشنودی خود را از آن‌چه در این سرزمین تجربه می‌کنند ابراز می‌کنند و به اصطلاح خریدار آن نیستند( مهاجرت، نرخ پایین مشارکت، حضور اعتراضی در خیابان و…) این متاع یا این آرمان را به دیگران عرضه کرد و از آن‌ها انتظار ابتیاع و استقبال داشت؟ پاسخ روشن است.
🔻از منظر آموزش‌وپرورش باید دلالت‌های این موضوع راهبردی روشن شود. نسل جدید ما با کدام انگاره از نظم جهانی در مدارس پرورش پیدا می‌کنند؟ سوال دقیق‌تر این است که ما طی سال‌های پس از انقلاب سعی‌مان یا هم‌وغم‌مان معطوف به انتقال یا القاء کدام انگاره و تصویر از نظم جهانی بوده است؟ چون بسیار روشن است که خروجی، با ان‌چه ما اراده کرده‌ایم فاصله مشهودی دارد و بخش قابل توجهی از نسل‌هایی که تعلیم‌وتربیت پس از انقلاب را تجربه کرده‌اند روایت جمهوری اسلامی را از آنِ خود نکرده‌اند. شاید نسل جدید بسیار بهتر از متولیان نظام آموزشی ما نظم نوین پساقطبی را درک کرده‌اند و تناقض میان روایت حاکمیت با روایت جمعی زیسته خود را به‌نفع دومی حل‌وفصل کرده‌اند. این تفسیر به‌ویژه برای نسل‌ اخیر که با برچسب نسل “زد” و “آلفا” شناسایی شده‌اند مصداق روشن‌تری دارد. نظام آموزشی در جهت دست‌یابی به مشروعیت بیشتر باید در روایت رسمی از نظم جهانی تجدید نظر کند و با انتخاب لنز مناسب، واقعیت‌های جهان امروز و فردا را به‌گونه‌ای باورپذیرتر به دانش‌آموزان عرضه کند. شاید بیان دیگر این مطالبه به زبان تکوین هویت و سند تحول چنین باشد که در کنار هویت های فردی، ملی و اسلامی، به تکوین “هویت جهانی” نیز باید اهتمام ورزید. اگر دانش‌آموختگان ما در صحنه‌های جهانی بتوانند “به‌نام ایران” بدرخشند و به‌جای تقابل، تهدید و قدرت نمایی پرچم تعامل، گفتگو، هم‌زیستی و البته مقاومت در برابر تهدید را در دست بگیرند، کار کارستان در آموزش‌و‌پرورش شکل گرفته و مشروعیت آن‌هم در نزد عموم نضج می‌گیرد. برای تحقق این هدف، از مهم‌ترین مقوله‌ها شکل‌گیری اراده‌ی ناظر به آموزش اثربخش زبان انگلیسی است که متاسفانه به پاشنه‌آشیل نظام تعلیم‌‌وتربیت ما بدل شده است.


محمود مهرمحمدی
۲۶ بهمن ۱۴۰۲