دکتر محمود مهرمحمدی:
🔸️ از منظر فضیلتهای فکری و معرفتی اگر به خانم دکتر بهعنوان یک آکادمیسین بنگریم باید ایشان را در عداد شخصیتهایی بدانیم که این منشور فضیلتی با ابعاد مختلفش در وجودش تبلور، تعین و تلالو پیدا کرده. میتوانیم به او به چشم فرزند راستین دانشگاه در جغرافیای ایران بنگریم. با توجه به همین شاخصها فرزندان ناراست این مادر یا میوههای تلخ و نارس این شجره را میتوان شناخت.
🔸️ در دامان مام دانشگاه ایرانی در تاریخ قریب ۱۰۰ ساله حیاتش از این فرزندان خصوصا از میان بانوان تعداد انگشتشماری داشتهایم. باید با چراغ بهدنبالشان گشت. کسانی که بهواسطهی التزام عمیق به فضایل فکری عجین شده با ایده یا نهاد دانشگاه، برای این نهاد و عناصر دانشگاهی اصالت، حیثیت، منزلت و سرمایه اجتماعی آفریدند. اینها کسانی هستند که بهجای ارتزاق و کسب اعتبار از لفظ پرطمطراق دانشگاه و دانشگاهی، با پندار و گفتار و کردارشان ابهت و منزلت برای آن خلق کردند.
🔸️ وقتی از فضیلتهای دانشگاهی سخن میگویم، از چه سخن میگویم؟ از فضیلتهایی مانند شکورزی معرفتی و پرهیز از جزماندیشی، بهمیدان آوردن خرد فعال بهجای خرد نقال، خیرخواهی معرفتی، غمخواری و شفقت معرفتی، پشتکار و جدیت معرفتی، سخاوت معرفتی، تواضع معرفتی و… خانم دکتر با تکیه بر این فضایل در عرصه پژوهش و تولید دانش، در تربیت دانشجو و در پرورش مربیان و معلمان بهعنوان یک بعد از مسئولیت اجتماعی از خود نشانههای روشنی بهجای گذاشتند تا نسلهای بعدی دانشگاهی در طی این مسیر پرچالش که امکان لغزش هم در آن کم نیست ره گم نکنند.
🔸️ من به سابقه دوستی و همکاریام با خانم دکتر میبالم. گمان میکنم بتوانم بگویم متعلق به نسلی از دانشگاهیان هستم که قصههایی چون گویا را در خود داشت.
✍ خانم دکتر گویا در یک قصه نمیگنجد. برای ترسیم ابعاد تاًثیرگذاری او چندین روایت لازم است. همه روایتهای عشق و دلبستگیها و دغدغههای وجودی هستند. یکی روایت عشق به نماد خروج رشته مطالعات برنامه درسی از هویت جنرال و حرکت به سوی هویت اختصاصی با وارد کردن یک حوزه یادگیری به صحنه. بهطور متعادل بحثهای جنرال رشته و بحثهای تخصصی برنامه درسی و آموزش ریاضی را دنبال کردند…. هویتی دو وجهی را بهنمایش گذاشتند و هم زمان در دو جهان سیر کردند. هویت جنرال را واننهادند. هر دو جهان چون مسئولانه گام نهادند و منشاء اثر بودند، مورد احترام اهالی آن بوده و هستند.
✍ شاید بتوان وجه سوم هویتی هم برای ایشان در نظر گرفت. این وجه همان وجه دغدغههای میدانی و عملی او در کنار دغدغههای اکادمیک است. قلم زدن برای تنویر افکار معلمان و ارتقاء بینش و مهارتهای حرفهای انها و همچنین حضور در جمع معلمان برای تنفس در فضای انها نیز جزء سویههای پررنگ حیات حرفهای ایشان است. جذابیت صحنه عمل و کنشگران آن سبب شد در نگارش دانشنامه ایرانی برنامه درسی «تاریخنگاری برنامه درسی در سطح مدارس ایرانی» محور منتخب ایشان باشد. خلاصه، تمرکز متعادل میان جهان اکادمی و جهان مدرسه هم از هنرهای گویاست. هنری که کثیری مانند من از آن برخوردار نیستند.
۲۱ آذر ۱۴۰۳
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.