✍محمود مهرمحمدی
استاد بازنشسته مطالعات برنامه درسی
دانشگاه تربیت مدرس
✍ارائه شده در:
همایش نوزدهم انجمن مطالعات برنامه درسی
۳ تا ۴ اسفند
دانشگاه شهید چمران اهواز
✍مقدمه:
آموزش، یک زیر سیستم اجتماعی در جوامع مدرن است. از منظر جامعهشناسی کارکردگرایی و به حکم عقل سلیم، هر نهاد یا زیرسیستم اجتماعی باید کارکردهای ویژه ای داشته باشد و چنان عمل کند که وجدان عمومی جامعه بر مؤثر بودن نقشی که در پاسخ به نیازهای جامعه دارد تردید نکند. یعنی یک نهاد عمومی یا زیرسیستم اجتماعی باید با ادراک عمومی برخورداری از کارکرد مثبت اجتماعی (نه غیراجتماعی و نه احیانا ضد اجتماعی) مواجه باشد یا این کارکرد آنچنان آشکار باشد که کمتر کسی بتواند درباره ضرورت استمرار حضور آن به خود تردید راه دهد.
پس وجود هر زیرنظامهای اجتماعی و از جمله آموزش بالذات با نوعی مسئولیت اجتماعی گره خورده است. متخصصان تعلیم و تربیت که حامل دانش راهبر و پشتیبان زیرنظام اجتماعی آموزش هستند بار سنگینی برای بارورسازی و بهره وری این زیرنظام بر عهده دارند و در اثر کوتاهی یا کم کاری این اجتماع علمی و تخصصی، بیم آن میرود که ضرورت و خاصیت زیرنظام آموزش نزد وجدان عمومی جامعه با تردید مواجه شود و قابل ادراک و تصدیق نباشد. با تیره شدن این تصویر و تصور، لاجرم این حیثیت و همچنین کارایی و قابلیت متخصصان تعلیم و تربیت است که خدشه برمی دارد. چون جامعه به سمت پذیرش این منطق پیش میرود که اگر اعضاء این اجتماع تخصصی حامل حقیقت و معرفتی نافع است یا از حقانیتی برخوردار است، وصرفاً بار مشتی ایده و بیبار و بر را به دوش نمیکشد، زیر نظام اجتماعی آموزش باید حال بهتری میداشت.
این قاعده درباره تخصص حوزه معرفتی مطالعات برنامه درسی نیز که یکی از اضلاع مهم دانشی راهبر نظام آموزشی است صادق است. ما به عنوان حاملان یا داعیهداران این دانش، به تناسب جایگاه خطیر حوزه تخصصی و دانشی که به آن تعلق داریم باید مختصات میدان مسئولیت اجتماعی خود را به نیکویی بشناسیم وآگاهانه پا به این میدان بگذاریم. در سایه این اتفاق مبارک امید میرود زیرنظام اجتماعی آموزش به سطح باروری و بهره وری مطلوب برسد.
این مقدمه هم فهم من از تم همایش را آشکار میسازد و هم موضوعی که من برای بحث خودم انتخاب کرده ام.
✍سؤال:از تابش نور مطالعات برنامه درسی بر منشور مسئولیت اجتماعی چه رنگهایی ساتع می شود؟ یا از تابش نور مسئولیت اجتماعی به منشور مطالعات برنامه درسی شاهد تلالو چه رنگهایی خواهیم بود؟ بحثی درباره معانی ممکن و متصور مسئولیت اجتماعی متخصصان این حوزه یا حاملان این دانش یا به عبارت دیگر همان میدان مسئولیت اجتماعی متخصصان حوزه مطالعات برنامه درسی.
✍ پاسخ:از دید من یا به یک روایت خاص وجوه، ابعاد یا معانی دهگانهای حاصل این تقاطع این منشور و این موضوع است. همه موارد و معانی دهگانه را هم به درستی باید معرف یک موقعیت مسأله دار دانست. چون با وضعیت مطلوب بسیار فاصله دارد.
- مسأله مسئولیت اجتماعی به مثابه یک شایستگی تربیتی که از نسل جدید سوژههای نقاد و اهل تمیز که دارای اراده برای اصلاح و تغییر نیز هستند بسازد.دریایی از راهکارهای قابل بحث و سیاستهای قابل تامل در این زمینه وجود دارد. مثلا توجه به یادگیریهای خدمت محور یا (learning service) و یادگیری مسأله محور (learning based problem) و بویژه تثبیت ظرفیت خرد فناورانه برای مشارکت در ارتقاء کیفیت زیست همنوعان. یا یادگیری اجتماعی مبتنی بر رویکرد هنری موسوم به تخیل اجتماعی(imagination social) از مکسین گرینی.… اینها تازه در حوزه برنامه درسی رسمی است. مسئولیت اجتماعی باید در منش و شخصیت نسل جدید چنان نهادینه یا اصطلاحاً بدنمند شود که بتوان از آن به عنوان یک نشان هویت فردی و هویت جمعی نام برد. این مهم از عهده برنامه درسی پنهان و به قول دیویی مدرسه را چون یک دموکراسی در مقیاس کوچک دیدن و اداره کردن برمی آید.
- مسأله مسئولیت اجتماعی به مثابه آگاهسازی سیاستگذاران نسبت به مختصات محیطهای اجتماعی یادگیری غیر رسمی که با عاملیت آنها شکل میگیرد و جریان تعلیم و تربیت رسمی را به دلیل الناس علی دین ملوکهم از سکه می اندازد یا تلاش های تربیتی را خنثی میکند. سیاستگذاران در نوع استفاده از محیط رسانه ملی و تبلیغات،محیط سیاسی و… باید هوشیارانه عمل کنند. اتخاذ مواضع و اقدامات حاکمیت می تواند به تعبیر شوبرت به curriculum big تبدیل شود که مولد این آثار ضدتربیتی باشد: یاس و سرخوردگی، بی اعتمادی، شهروندی طبقه بندی شده ( درجه ۱ و ۲و ۳ بودن)، اعتراض را تحت تأثیر القائات بیگانگان است و مجاز نیست، هزینه داربودن پرسشگری، بی وفایی به جای وفای به عهود و قانون و میثاقهای اجتماعی، مشاهده بی مبالاتی درباره محیط زیست و تأکید نظام آموزشی بر برخورداری از ادب زیست محیطی را در نسل جدید درونی میکند.
- مسأله مسئولیت اجتماعی به مثابه کنش فردی و اجتماعی متخصصان برای اجتماعی کردن دانش برنامه درسی بویژه در جهت توانمندسازی معلمان و سپس والدین. چرا که معلمان باید قادر شوند ویرایش خاص خود از برنامه درسی مصوب را تولید و به اجرا بگذارند. تاریخ مصرف برنامه درسی مقاوم در برابر معلم به سر آمدهاست.
- مسأله مسئولیت اجتماعی به مثابه ساماندهی به مشاغل تخصصی در حوزه برنامه درسی و ایفای نقش دیده بانی برای هراست از سرمایه اعتماد اجتماعی به متخصصان رشته.
- مسأله مسئولیت اجتماعی به مثابه نقد و ارزیابی اسناد سیاستی، راهنماهای برنامه درسی و کتابهای درسی یا بستههای یادگیری رسمی در سطوح مختلف آموزشی.
- مسأله مسئولیت اجتماعی به مثابه صدا بخشیدن به معلمان و نیروهای فعال درسطح مدرسه در ارتباط با نارسائیهای برنامههای درسی ابلاغ شده.
- مسأله مسئولیت اجتماعی به مثابه بازبینی دورههای آموزشی دانشگاهی به گونه ای که دانش آموختگان از ظرفیت مداخله مؤثر در فرایند برنامه ریزی درسی آن هم با قصد نوپردازی و سنت شکنانه برخوردار باشند.
- مسأله مسئولیت اجتماعی به مثابه به چالش کشیدن انگاره صلب و غیر منعطف برنامه درسی رسمی که راه را بر مداخلههای معنادار محلی (مدرسهای یا مدرسه محور)سد میکند.
- مسأله مسئولیت اجتماعی به مثابه پژوهش و تولید دانش بومی تا علاوه بر مشارکت در جریان بین المللیسازی رشته، کمک مؤثر به گشودن گرههای موجود درنظام برنامه ریزی درسی کشور اتفاق بیفتد.
- مسئولیت اجتماعی به مثابه اهتمام به ارتقاء کیفی محیطهای کار در بخشهای مختلف اقتصادی به پشتوانه دانش برنامه درسی، بدون اینکه سرزمین مادری (آموزش و پرورش) را نابارور و عقیم بپنداریم و صلای مهاجرت به سرزمین های دیگر سر دهیم.
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.